خدارو نقاشی کن!
دختر ۵ ساله ام عاشق نقاشیه. چندروز پیش مشغول کشیدن نقاشی بود که به من گفت مامان برام فرشته میکشی؟ من هم دو تا دختر با پیراهن بلند براش کشیدم وگفتم این فرشته است. بعد گفت خونه خدارو برام بکش من هم یه مکعب کشیدم و کفتم این هم خونه خدا.یه دفعه گفت حالا خدارو بکش! یه لحظه مکث کردم و گفتم خدا! مامان جان خدا رو نمیشه نقاشی کرد.پرسید چرا ؟ گفتم چون خدا جسم نیست .گفت یعنی چشم نداره گفتم نه .بلافاصله پرسید پس چطوری ما رو می بینه؟! سوال پشت سوال.تمامی این سوال ها همه با گریه بود که چرا من نمی تونم براش خدارو بکشم.حدود یک ساعت گریه کرد و هرچی به زبان کودکانه براش توضیح میدادم فایده ای نداشت.همین طوری گفتم اصلا میدونی چیه؟خدارو با چشم سر نمیتونیم ببینیم خدارو با چشم دل بایددید. یه دفعه آروم شد.تعجب کردم که یک ساعت هرچی میگم قبول نمی کنه بعداین جمله ی سنگین و قبول کرد! خدا خدا میکردم حالا نپرسه چشم دل کجاست؟مگه دل چشم داره؟ دیدم نه به همون جمله قانع شد.انقدرقانع شده بودکه به هرکسی میرسید باخوشحالی براش توضیح میداد که خدارو با چشم دل میتونیم ببینیم. برام جالب بود که بچه ها بیشتر از بزرگ تر ها منطقی هستندو همه چیز را می فهمند فقط کافیه درمقابل سوالات بچه ها صبور باشیم و در آرامش براشون توضیح بدیم.
دیدگاهتان را بنویسید