هدف نگو بلا بگو!
هدف نگو بلا بگو!
قدیما اینطور نبود
به نظرم قدیما مردم کمتر انقدر با هدف و هدف گذاری اون هم اواخر سال اوایل هر سال جدید درگیر بودن.
الان یه جورایی شده یا اهدافت رو ولو دست و پا شکسته مینویسی و خلاص و یا اینکه تا آخر سال هر روز عذاب وجدان و انواع احساسات بد میان سراغت که این همه مشکلات و مسائل رنگارنگ روزانه به علت ننوشتن همون اهدافیه که همت نداشتی که بنویسی.
راستی یه دسته دیگه از آدمها هستن که در هیچ یک از گروه بالا نیستن بلکه کلا آدمهای بیخیالی هستن که نه به اهدافشون فکر میکنن و مینویسن و نه عذاب وجدان دارن. کلا بیخیالن که به نظرم میشه به این دسته از آدمها آدمهای معمولی گفت!
البته معمولی رو فحش جساب نگنید چون همه ی ما و خود من هم یه روزی معمولی بودیم و هستیم.
معمولی ها الازاما آدمهای بد یا خوبی نیستند یا مثلا فقیر باشند یا پولدار.
معمولی ها کسانی هستند که به یه شرایطی عادت کردن و انگیزه و رسالت خاصی ندارند و به صورت روزمره زندگی رو میگذرونن.
و خیلی هم بهشون سخت نمیگذره.
اتفاقا در اکثر اوقات اگر هدف نداشته باشی زندگی مخصوصا در کوتاه مدت راحت تر میگذره. و این جاییه که اکثر آدمها گول میخورن.
میگه بابا طرف داره راحت زندگیشو میکنه و لذت میبره.
به نظر من برای رسیدن به هدف کلی زندگی باید تلفیقی از غم و شادی , در و راحتی , لذت و سختی و بالا و پایین رو تجربه کرد.
شاید حتی بشه گفت آسایش و آرامش هم هدف نهایی زندگی نیست .
همه ی اینا رو گفتم که بگم این اول سالی که بازار هدف سازی و هدف گیری و هدف داری داغه , من هم داشتم با هدفهای خودم ور میرفتم که یادم اومد همیشه دوست داشتم تاتر کار کنم.
البته به علت مشغله و کارهای دیگه هیچوقت این هدفم رو نیاوردم روی میز تا یه بررسی جدی روش انجام بدم.
امسال آوردم روی میز و دیدم بد نیست امسال یه تستی بزنم.
در کنار بقیه اهدافی که برای زندگی و کارم برای امسال دارم جای زیادی برای تاتر نمیمونه ولی به زور یه جایی چپوندمش!
البته هدفم اینه که مثلا ماهی یکی دو ساعت تمرین و کار کنم تا خودم رو بهتر محک بزنم.
در همین راستا!!! با یکی از دوستان و همشهریان قدیمی که در تالار هنر کار میکنه تماس گرفتم و مطلب رو به ایشون گفتم و قرار شد که هر وقت فرصتی محیا شد برم و یه تستس یه اتودی بزنم ببینم چند مرده حلاجم.
خلاصه اگر چیزی رو دوست داریم لازم نیست همه ی زندگیمون رو به اون اختصاص بدیم ولی لازمه از انباری تصمیم ها و اهدافمون بیرون بیاریمش و یه کاری هرچند کوچیک براش انجام بدیم.
اگر من دلم میخواد تاتر کار کنم همینکه هر سال به تاتر فکر کنم و رویا پردازی کنم کافی نیست .
باید اقدام کرد. و هدف از اقدام کردن فقط اقدام کردنه
دنبال چیز خاصی نباشید. گاهی اوقات قدمهای بعدی فقط بعد از اقدام کردن و برداشتن قدمهای اول روشن میشه!
مثل همیشه امیدوارم این مطالب بتونه کمک کوچکی به تصمیم گیری برای رسیدن به اهدافتون داشته باشه.
و شما بگید چی فکر میکنید ؟ شما چطور تجربه ای در این زمینه دارید؟
درباره احمد انصاری
نویسنده مدرس و مربی مهارتهای ارتباطی عاشق گفتگو و نوشتن تصمیم دارم هر چیزی که یاد گرفتم و تجربه کردم رو در این پیج با شما در میون بزارم از همراهی شما صمیمانه سپاسگزارم
نوشته های بیشتر از احمد انصاری
دیدگاهتان را بنویسید