نحوه سخنرانی- ۷ نکته کلیدی برای اینکه صاحب سبک باشید
نحوه سخنرانی- ۷ نکته کلیدی برای اینکه صاحب سبک باشید
نحوه سخنرانی مثل چندتا سوال دیگه جزو سوالهای همیشگی و پر تکراریه که یا از طریق شبکه های اجتماعی و وب سایت و یا در پایان رویدادهای آموزشی همیشه از من پرسیده میشه.
بیشتر شاید منظور پرسش گننده ها اینه که شبیه کی باشیم و چه سبکی رو انتخاب کنم و نحوه سخنرانی من چگونه باشه که دیگران بپسندن؟
در طی این چندسال برپزاری رویدادهای مختلف و نشست و برخواست با برخی از بزرگترین سخنرانان کشور به نکاتی رسیدم که احساس میکنم اگر شخصی خواسته باشه تبدیل به یک سخنران حرفه ای و صاحب سبک بشه حتما باید به این موارد دقت ویژه داشته باشه/
آیین داشته باشید
یکی از مهمترین نکاتی که باعث میشه نحوه سخنرانی و اجرای یک سخنران از بقیه متمایز بشه اینه که برای خودش آیین داشته باشه.
آیین یعنی یه سری قوانین و ضوابط که از ارزشهای اون سخنران سرچشمه گرفته. ارزشهای هر شخص نهایتا اون رو به بایدها و نبایدهایی میرسونه که میشه خط قرمزهای یک شخص و معمولا اگر خودمون یا هر شخص دیگری اونها رو رعایت نکنه ما حال خوبی نخواهیم داشت.
در اینجا به یکی دو مورد از آیینهای خودم اشاره میکنم:
شروع رویدادها راس ساعت به علت احترام به اشخاصی که سر وقت تشریف آورده اند.
اجرا برای هر تعداد مخاطب حتی اگر یک نفر در رویداد شرکت کرده باشه
عودت دادن وجه ثبت نام در صورت عدم رضایت شرکت کننده به هر دلیلی
و …
البته قبول دارم که پای آیین و ارزشها ایستادن کار آسونی نیست و گاهی اوقات مجبورید فشار زیادی رو تحمل کنید. اما به هرحال بعد از یه مدتی دیگران هم متوجه ارزشها و خط قرمزهای شما خواهند شد و همین میشه وجه تمایز شما از دیگران.
خود من برای اینکه بر سر ارزشهای کاری خودم بمونم یک پیشنهاد خوب همکاری با یکی از برگزارکنندگتن خوب رو رد کردم نه برای اینکه اون برپزار کننده خوب نبود یا پیشنهادش بد باشه , فقط به خاطر اینکه نحوه سخنرانی با آیین های من متفاوت بود.
آخرین مطلب این نکته اینه که هیچوقت سعی نکنید همه رو راضی کنید چون این کار شدنی نیست و چه بسا اون مخاطبین اصلی خودتون رو هم از دست بدید.
آیین داشتن مثل یک چهارچوب محکم همه چیز رو سر جای خودش نگه میداره و این به برندسازی شما هم کمک شایانی خواهد کرد.
پیشنهاد میکنم این مطلب رو هم مطالعه کنید : نوشتن متن سخنرانی – ۶ مرحله کمتر شناخته شده
یه چیزی به علاوه معلمی
یکی از بهترین کارهای دنیا معلمی کردن و آموختن به دیگرانه.
معلمی یعنی توضیح دادن مسائلی که قبلا یک معلم در مورد اونها خونده و نوشته به مخاطبین و دانش پذیرها. و یک سخنران حتما باید معلم خوبی باشه یعنی روش درست آموزش به دیگران رو بلد باشه.
اتفاقا اینکه بعضی از دانشجوها این دغدغه رو دارن که حرفهایی که میزنن کاملا جدید باشه و از اینکه در مورد چیزهایی که مطالعه کردن صحبت کنن واهمه دارن.
خب پس کار معلم چیه؟ همین که مطالبی رو که قبلا آموخته و در کتابها هم هست به بهترین روش به مخاطب منتقل کنه.
اما به نظر من در کنار این معلمی ۲ مهارت دیگری که به سخنران کمک میکنه تا نحوه سخنرانی و اجرای منحصر به فردی داشته باشه یکی مربی گری و یکی هم نظریه پردازیه.
مربی گری به این معنا که یک معلم همونطور که گفتم وظیفش انتقال مطلب به بهترین شکل اونه. اما مربی بیشتر به فراگیری مهارت دقت میکنه و قصدش این نیست که فقط یک سری اطلاعات به مخاطبش بده.
شاید تمرین دادن, نظارت کردن و بازخورد گرفتن از فعالیتهای مخاطب, جزو کارهای اساسی یک مربی باشه.
موضوع بعدی اینه که یک سخنران علاوه بر مطالب, تحقیقات و تمام اطلاعاتی که مطالعه کرده و در ذهن خودش داره, نظر و برداشت خودش رو هم از اون مطالب به مخاطب منتقل میکنه.
اتفاقا بعد از اجرای خوب این یکی از مهمترین تفاوتهای یک سخنران خوب با معلم خوبه.
سخنران در مورد مواردی که صحبت میکنه صاحب نظر باشه و بتونه مطالبی رو که مطالعه میکنه با دانسته ها, تجربیات و قدرت تجزیه و تحلیل خودش بیامیزه و نتیجه رو در قالبی ارائه کنه که به فهم بهتر مخاطب کمک کنه ضمن اینکه باید بتونه یه چیزی به اون مطلب اضافه کنه!
خودتان باشید
نحوه سخنرانی شما باید نحوه سخنرانی شما باشد.
شاید بگید اینکه واضحه. اما بارها دیدم که بعضی از اشخاص خیلی سعی می کنن شبیه دیگر سخنرانان مطرح داخلی یا خارجی اجرا کنن.
دقیقا مثل خواننده های جوانی که دقیقا از یک خواننده مشهور و محبوب تقلید می کنند که ممکنه در ابتدای کار جذابیت داشته باشه ولی در ادامه در صورتی که صاحب سبک نباشند و چیز جدیدی برای گفتن نداشته باشند, افول خواهند کرد.
یا نهایتا باید در جنگهای شادی به کار تقلید صدا بپردازند.
شاید دیده باشید که صدای یک خواننده رو دقیقا مثل خود اون خواننده تقلید میکنن. اما آیا جایگاهشان هم یکیه؟!
هیچوقت تقلید محض جواب نمیده. در یک مطلب دیگه اشاره کردم که جتما برای یادگیری یک کهارت به تقلید نیاز دارم اما در ادامه باید با تواناییها و نقاط ضعف و قوت خودمون آشنا و دوست بشیم و با هرچه که داریم شروع کنیم و نحوه سخنرانی منحصر به فرد خودمون رو بسازیم.
حوئمون باشیم یعنی اگر صدای زیاد خوبی نداریم یعنی اگر چهره استثنایی نداریم یعنی اگر امکانات خاصی نداریم و یا هر چیز دیگری با همان ها شروع کنیم.
. باید بدونیم که با همه داشته ها و نداشته هامون اگی روی مهارت سخنرانیمون کار کنیم به زودی نتیجه های خوبی خواهیم گرفت.
با مخاطبان خودتون راحت باشید
بارها در مطالب متفاوت اشاره کردم که بزرگترین و مهمترین داشته یک سخنران دوستداشتنی بودنه!
اگر مخاطبین شما شما رو نپذیرند و شما رو دوست نداشته باشند, نحوه سخنرانی شما هرطور که باشه نهایتا به دل مخاطب نخواهد نشست. شاید از سخنرانی شما راضی باشند ولی شما رو پیگیری نخواهند کرد که یک بار دیگه هم از صحبتهای شما استفاده کنند.
و باز به نظرم هیچ چیز مثل راحت بودن با مخاطب شما رو دوستداشتنی نخواهد کرد!
راحت بودن یعنی از جایگاه بالا به پایین به مخاطبان نگاه نکنیم
راحت بودن یعنی به مخاطب علاقه مند باشیم و به حرفاش گوش کنیم
راحت بودن یعنی خودمون رو علامه دهر و بدون ایراد نشون ندیم
راحت بودن یعنی احساساتمون رو بروز بدیم
اما مثل هر چیز دیگری در این دنیا باید احترام دیگران رو نگه داشت و افراط و تفریط هم نکرد.
پیشنهاد میکنم این مطلب رو هم مطالعه کنید : متقاعدسازی افراد, ۱۲ روش عملی
یه چیز خاص
هر فرد در زندگی رفتار و گفتارهایی داره که منحصر به خودشه یعنی هیچکس اونطوری نمیتونه رفتار کنه یا طوری که اون صحبت میکنه صحبت کنه و یا حتی یک تکه کلام خاص رو به یک نحو خاص بیان میکنه که دیگران اون رو با اون تکه کلام میشناسن.
اینطور رفتارها و گفتارها بعدا تبدیل میشه به لوگوی برند شما یعنی بعدها با دیدن و یا شنیدن اون نشونه دیگران یاد شما می افتن.
در زیر به یک نمونه ایرانی و یک نم.نه خارجی اشاره میکنم:
نیما کیمیایی
ایشون یکی از سخنرانای قدیمی و حرفه ای در زمینه توسعه کسب و کار هستند که برای خیلی از کسانی که در این حوزه کار میکنن شناخته شده هستند.
رویدادهاشون از این تکه کلام استفاده میکنن.
گری وی
یک کارآفرین و سخنران آمریکایی که معروفیت ایشون به علت برخورد تند در گفتار با مخاطب و مقداری هم بددهنی ایشونه! شاید تعجب کید که یه همچین آدمی چطور میتونه مخاطب میلیونی داشته باشه.
همونطور که گفتم اگر خودتون باشید و نحوه سخنرانی خودتون رو داشته باشید مردم به شما عادت می کنن و همیشه هستند کسانی که سبک شما رو بپذیرند و شما رو فالو یا پیگیری کنند.
به روز باشید
به روز بودن باعث میشه مخاطب به حرفهای شما اعتماد کنه. چون در دنیای پر سرعت این سالها مخاطب فکر میکنه مطالب قدیمی زیاد خوب و کاربردی نیست و دوست داره مطالبی که یاد میگیره به روز و جدید باشه.
سعی کنید در فواصل کوتاه اطلاعات خودتون رو آپدیت یا همون به روز رسانی کنید. کتابهای جدید, مقاله های جدید, تحقیقات جدید رو مطالعه کنید و سعی کنید مطالبی از اونها رو در بین سخنرانی خودتون بگنجونید.
این بروز بودن فقط در محتوای شما نیست بلکه در سبک اجرای شما هم باید مشهود باشه. مثلا از اسلایدهایی با طراحی جدی استفاده کنید و یا از قابلیتهای فضای مجازی بهره ببرید.
سعی کنید محتوایی که ارائه میکنید بیشتر در دسترس مخاطبانتون باشه. رفتار همکاران خودتون در تمام دنیا رو رصد کنید و از اونها ایده بگیرید.
مخصوصا اگر مخاطبین شما از نسل جدید و جوان هستند این نکته هم از اون” از نون شب واجبتره “هاست.
پاسخگو باشید
هربار که شما سخنرانی میکنید یا یک محتوایی ارائه میدید , امکان اینکه سوالاتی برای مخاطب شما پیش بیاد زیاده.
شاید جواب سوالهای شما با کمی جستجو در اینترنت پیدا شدنی باشه اما مخاطبین دوست دارن از زبان خود شما بشنوند.
حتما برای پاسخگویی به سوالات مخاطبان خودتون وقت بزارید و سعی کنید کامل و شفاف به سوالات اونها جواب بدید. این برای مخاطبین شما بسیار ارزشمنده و باعث میشه برای شما احترام قائل باشند.
حتی ممکنه که برغی از مطالبی که شما وارد کردید انتقاد داشته باشن و یا اینکه اونها رو نپذیرفته باشند, باز هم تا جایی که ممکنه سعی کنید با مخاطبینتون گفتگو کنید و برای شفاف شدن اون مساله وقت بزارید و در پایان بپرسید که آیا جواب سوالشون رو گرفتند یا خیر و عنوان کنید که باز هم هر زمان سوالی داشتند میتونن از شما بپرسن.
البته بهترین کار اینه که برای پاسخگویی به سوالات اتوماسیون و سیستم داشته باشید و یک نفر رو مسئول این کار بکنید. تا هم سرعت پاسخگویی بالا بره و هم کیفیت پاسخها. ضمنا اینطوری مخاطبین شما هم راضی تر خواهند بود.
من هم کامل نیستم
فکر نکنید الان من تمام موارد بالا رو در حد کمال انجام دادم و رعایت میکنم , بلکه در مسیر رسیدن به موارد فوق هستم. بعضی از اونها رو کاملا انجام میدم و بعضی رو کمتر. به نظرم بهترین روش اینه که در مسیر درست حرکت کنیم.
برای شما آرزوی موفقیت دارم.
درباره احمد انصاری
نویسنده مدرس و مربی مهارتهای ارتباطی عاشق گفتگو و نوشتن تصمیم دارم هر چیزی که یاد گرفتم و تجربه کردم رو در این پیج با شما در میون بزارم از همراهی شما صمیمانه سپاسگزارم
نوشته های بیشتر از احمد انصاری
دیدگاهتان را بنویسید