مهارت ارائه مطلب ، استعداد ذاتی یا مهارت همگانی؟
مهارت ارائه مطلب ، یک استعداد ذاتی است یا یک مهارت همگانی؟
اگر بخواهیم در یک جمله ارائه مطلب را توضیح دهیم باید بگوییم که یک استعداد ذاتی است که با تمرین و ممارست می توان آن را به یک مهارت تبدیل کرد. به دلیل مهارت ارائه مختلف است که میزان تلاش افراد برای ارائه ی یک مطلب متفاوت با همدیگر است. بعضی اشخاص با یک بار خواندن متن می تواننند با کلی خلاقیت آن را ارائه دهند اما بعضی چه بسا چندین بار مجبورند تمرین کنند و در آخر نیز شگرد های خلاقانه کمتری به ذهنشان می رسد.
در این صورت تشویق کمتری از اجتماعی که برایشان سخنرانی می کنید دریافت خواهید کرد شاید و ممکن است کماکان فکر کنید که بهتر است تسلیم شوید اما نا امید نشوید. هر مهارتی با تمرین به دست خواهد آمد حداقل لازم است که در مهارت ارائه مطالب به خودکفایی برسید.
فکر نکنید تمام سخنران های مشهور استعداد ذاتی داشتند. چرچیل در اولین سخنرانی خود به شدت شکست خورد. مهارت ارائه بیل کلینتون به حدی بود که در ۱۹۸۸ داخل کنگره دموکرات ها او را پشت میز سخنرانی به سخره کشیدند.
این دو شخصیت و بسیار دیگر از این افراد هم اکنون به بزرگترین سخنرانان تبدیل شده اند. شاید لازم باشد قبل از هرکاری روحیه ی خود را تقویت کنید. امرسون در این باره می گوید:« با اعتماد به نفس در مسیر رویاهای خود حرکت کنید، زندگی که می خواهید را تصور کنید و آن را زندگی کنید.»
ژاپنی ها یک ضرب المثل معروف دارند که : « هفت بار زمین بخور، هشت بار برخیز! » عمق این ضرب المثل به ضرب المثل ایرانی : « نیمه ی پر لیوان را ببین! » اشاره دارد. به جای تکرار زمین خوردن ها لحظه بلند شدن را تصور کن در آخر تعداد به پا خواستن تو از شکست هایت بیشتر خواهد بود.
سخنرانی آسانسوری و ارائه بداهه
مهارت های ارائه مطلب می تواند نقطه عطف زندگی شما باشد.
آموزش یک نیمه تاریک دارد. به طور مثال در ۲۰۱۱ در مجله وال استریت یک مقاله چاپ شد ضمن این که کمپانی های آمریکایی در طول یکسال پنجاه و شش بیلیون برای آموزش کار آموزان خود خرج کرده اند و نتایج خوبی نیز نگرفته اند. نتیجه نشان دهنده تلف کردن وقت و هزینه بود. ما انسان ها اسب ها ، سگ ها ، میمون ها و حتی موش ها را آموزش می دهیم اما نیازی به آموزش انسان ها نداریم! چرا؟ در این راه ما نیاز به آموزش، راهنمایی، فرهیختن، ترفیع یافتن، الهام بخشی ، پرورش یافتن ، انگیزه گرفتن، درگیر شدن و تعلیم دادن داریم. تمامی لغت های فوق بهتر از مربی است! گویی روی پای کس دیگری برای دویدن حساب کرده باشیم. از ذهن خود این کلمه را حذف کنید. نفس عمیقی بکشید. الان می توانید به ترس های خود غلبه کنید. شما الهام بخش خود در راهی شدید که برای طی کردنش فقط می توانید روی پاهای خود حساب کنید. آیا زندگی چیزی غیر از رسیدن به این باور است؟ تکامل چیزی غیر این معنی می شود؟
ولی کودک بودید چه کاری برای شما سخت تر بود، دوچرخه سواری؟ شاید هفته ها تلاش کردید تا بتوانید تعادل بدن خود را روی دو چرخ حفظ کنید. بیاید کمی به عقب برویم. زمانی که سعی کردید روی دو پا بایستید. انقدر کوچک بودید که احتمالا حتی به یادش نمی آورید. بارها زمین افتادید تا زانوهای گوشتی و خمیر مانند یک کودک تا به دو استخوان قدرتمند تبدیل کنید تا به جایی برسید که دست روی همان زانو ها بگیرید. عقب تر برویم؟ وقت در رحم مادر بودیم. نوزادی که تلاش می کند تا از یک مجرای تنگ تمام دنیاش را پشت سر بگذارد و قدم به جهانی بگذارد که نمی داند چیست! ترسناک نیست؟ وقتی یک سلول را به یک نوزاد شد. هم اکنون بیلیون ها سلول در بدن شما بیست و چهار ساعته دارند تلاش می کنند. انسان تنها موجودی است که هدفمندی و تکامل در اعضای بدنش غیر ارادی است اما پیشرفت و تکامل در مسیر زندگی اش ارادی است. برای بقیه موجودات تقریبا تمامی مسیر غیر ارادی و غریزی طی می شود.
ارائه افکار و نظراتتان تنها قسمتی از مسیر تکاملی شماست برای اینکه با مردم اطرافتان ارتباط بگیرید کسانی که مثل خودتان هستند را بشناسید ، راه و روش های خود را با آنها در میان بگذارید. انسان در اجتماع معنی می شود درست مثل کلمه در جمله! حالا بنظر تان چقدر باید مهارت ارائه مطلب تمرین کنیم؟ شاید لازم باشد تمام آخر هفته را بارها و بارها متن سمینار تان را تکرار کنید. ارزشش را دارد؟ راه رفتن ارزش زمین خوردن را داشت؟ انتخاب با شماست.
برای دستیابی به مهارت ارائه مطلب، آموزگار خود باشید
دانیل کانمن روانشناس برنده جایزه نوبل اذعان می دارد: « برای دستیابی به هر مهارتی نیاز به یک محیط مرتب و منظم ، یک فرصت درست برای ممارست و گرفتن عکس العمل سریع در مورد ذهنیت و کارهای خود دارید.»
به نظر فرمول آسانی می رسد! یک محیط منظم که تنها به محیط مادی برنمی گردد ، یعنی یک ذهن تمیز به دور از آلودگی های فکری و فشار های جامعه ذهنی که اگر نقشی به رویش ثبت نشده حداقل سفید و تمیز است. سپس شکار کردن یک فرصت، این فرصت لزوما مربوط به رشته تحصیلی شما نمی شود. بلکه مربوط به هر فرصتی است که بتواند کیفیت زندگی شما را ارتقا دهد. و در آخر باید افرادی باشند که عکس العمل به کار شما نشان دهند. بنا به تجربه شخصی بیشترین مشکلی که پیش روی ماست در گزینه سوم است!
اگر برای زندگی بهتر ذهنیت خود را عوض کرده اید فراموش نکنید که آدمهای دور و اطرافتان تغییری نکرده اند! انتظار نداشته باشید پدر و مادرتان ساعت ها برای مهارت ارائه مطلب شما وقت صرف کنند و به حرف هایتان گوش دهند. یا حتی اگر گوش دادند قطعا عکس العمل درستی ارائه دهند. دایره روابط خود را گسترده تر کنید. گزینه سوم برای مهارت یابی همان دلیلی است که باعث می شود هنرمندان گوشه خیابان ساز بزنند! کنار خیابان نقاشی بکشند یا آواز بخوانند. تنها برای نیاز مادی نیست یک هنرمند برای این که سبک خود را پیدا کند و بتواند آن را ارائه دهد نیاز به تشویق و تمجید دارد. هرچه بیشتر بخواهید پیشرفت کنید بیشتر نیاز به تشویق دارید. سخنرانی کردن نیز یک هنر است. برای کسب مهارت ارائه مطالب خود آموزگار خود باشید و پیش دستی کنید! مطمئن باشید ترس نگاه کردن در چهره مخاطب از رعب کنار خیابان آواز کردن کمتر است. ساز ذهن خود را کوک کنید. نگاه هایی منتظرند تا شما را تحسین کن
اعتماد به نفس مهارتی با ابعاد مکانیکی است!
تصور کنید مربی ورزش شما در مدرسه یا تربیت بدنی دانشگاه به شما یک ماه فرصت می دهد و سپس می خواهد که در مدت دو دقیقه ۱۰ بار دور زمین والیبال بدوید! اگر اهل ورزش نباشید و کلاس های ورزش را یکی در میان به غیبت گذرانده باشید پس احتمالا یک بار دور زمین والیبال دویدن هم برایتان سخت خواهد بود چه برسد به ده بار! ولی به ناچار برای طی کردن این درس مجبورید هر روز یک ساعت زودتر بیدار شوید و در پارک نزدیک به خانه نیم ساعت بدوید. روز اول نفس تنگی می گیرید، روز دوم علاوه بر نفس تنگی بدن درد هم خواهید داشت. روز سوم علاوه بر بدن درد و نفس تنگی ، کم خوابی هم اذیت کننده خواهد بود. روز چهارم حاضرید هر کاری بکنید تا از تخت بیرون نروید! اما روز پنجم متوجه می شوید طلوع آفتاب از غروب آن زیباتر است! درد هایتان کمتر شده ، ساعت خوابتان مرتب شده و حالا زیبایی هایی که مسیر دارد را به چشم خود می بینید.
برای یافتن مهارت هایی مثل دویدن حس بدن درد را متوجه می شوید اما گاهی بعضی دردهایی که برای پیدا کردن مهارت هایی از قبیل مهارت ارائه مطلب تحمل می کنید ، دیده نمی شوند ولی به این معنی نیست که حس هم نمی شوند. تنها نوع درد فرق می کند. حس درد کشیدن تغییری نمی کند. در آخر باید برای بدست آوردن هر مهارتی از تمام قوای خود استفاده کنید. برای از خواب بیدار شدن باید از تصویر طلوع خورشید که روز قبل چشمانتان ثبت کردند کمک بگیرید. برای ایجاد مهارت ارائه مطلب از لیوان آبی که روی میز است کمک بگیرید تا یک مثال خلاقانه در ذهن شما شکوفا کند. از تمامی عناصر صحنه برای ارائه مطلب مدد بگیرید. مهارت ارائه مطلب تنها به متن نوشته شما بر نمی گردد، شما باید اعتماد به نفس داشته باشید تا حتی از رنگ لباس حضار برای توضیح بهتر مطالب تضمین بگیرید. متوجه عنوان شدید؟ عنوان را به شما ارائه می دهند. داستان را شما می سازید. سعی کنید قبل از هرکسی خودتان از داستانی که می سازید لذت ببرید.
محصول صوتی ۷ تکنیک ارتباط موثر
مهارت های مخفی خود را کشف کنید.
هرکسی در زمینه ای استعداد دارد که ممکن است پنهان مانده باشد. به طور مثال اولین باری که پشت فرمان ماشین نشستم نمی توانستم چپ و راست فرمان را تشخیص بدهم و در طول یک دقیقه ده بار خاموش کردم. در آخر ساعت آموزش فکر می کردم تا وقتی وسایل نقلیه عمومی وجود دارند هیچ دلیلی برای گواهینامه گرفتن من نیست! سپس یکی از استادانم گفت هرچند که رتبه یک در کنکور ارشد و دکترا را دارد و هرکدام را فقط با یک بار کنکور دادن به دست آورده اما بیش از بیست بار در آزمون آیین نامه راهنمایی و رانندگی رد شده! مهارتش در قبول شدن برای گواهینامه دست کمی از مهارت باب اسفنجی در رانندگی نداشته. اما حالا هر دوی ما سالهای سال است که با مهارتی به اندازه مهارت کسانی که بار اول در آزمون قبول شدند رانندگی می کنیم. اما نکته این است! چه چیزی باعث شد شانس خود را در راهی که استعدادی در آن نداشتیم امتحان کنیم؟ او می خواست همسر و فرزندش را خودش به مسافرت ببرد. استعدادی در رانندگی نداشت اما در پدر بودن بسیار مستعد بود. بنده می خواستم سفر های بیشتری تنهایی بروم . توانایی ذاتی در راندن یک ماشین نداشتم اما برای سر به کوه و کمر زدن بسیار مستعد بودم! پس شروع کردم از استعداد دیگری برای کشف استعدادی که در من پنهان بود استفاده کردن. چند صد ماشین در صبح یک روز کاری می بینید که تنها به محل کار خود می روند. آیا همه مستعد بوده اند؟ نه! باید یاد بگیرید که استعداد ها مثل دانه های یک زنجیر به هم پیوسته اند. از یک استعداد برای کشف استعدادی دیگر که در اعماق وجود شما هست ولی به ظهورش نیاز دارید کمک بگیرید. مهارت های ارائه موثر همین اصل است. تاثیر از وجود هرکس منشا می گیرد و قابل کپی کردن نیست. اگر می خواهید مهارت ارائه شما به مرحله تاثیرگذاری برسد باید چیزی را ارائه دهید که دیگران قادر به ارائه آن نیستند. مثل اثر انگشت که برای هر شخص فرق می کند ، کشفیات وجودی شما هم با فرمولی متفاوت از بقیه عمل می کند.
سخنرانی در ملا عام چه ارزشی دارد؟
شاید برای فهمیدن ارزش سخنرانی بهتر باشد از خاطرات کسانی که اولین کنفرانس شان را ارائه داده اند کمک بگیریم. به مثال زیر توجه کنید:
ماریا نووا دوم ژوئن ۲۰۱۷
چندین هفته پیش من اولین سخنرانی عمومی ام را ارائه دادم. فکر نمی کنم که شکست خورده ام. حتی فکر می کنم تا حد زیادی خود عمل کردم. وظیفه من رساندن اطلاعات به تعداد اندک افرادی بود که من را در آن زمینه درک می کردند و تشویقم کردند. سخنرانی در ملا عام چه ارزشی دارد؟ علاوه بر اینکه شما در محیط کاری یا درسی خود شناخته می شوید، تا یک هفته اعتماد به نفس شما در حداکثر میزان قرار دارد. آیا انجام این کار برایم لذت بخش بود؟ اگر حس ضربان زدن قلب در گوش ها و عرق کردن مداوم کف دست ها لذت بخش است، پس بله من لذت برده ام. آیا دوباره به صحنه سخنرانی خواهم رفت؟ البته! آیا از این سخنرانی چیزی یاد گرفتم؟
۱.لازم نیست در مورد جزئیات نگران باشید، تمرکز خود را روی صحبت کردن بگذارید.
وقتی که برای سمینار آماده می شدم برای یاد گرفتن ریزه کاری ها شروع به گوش دادن سخنرانان بزرگ کردم. این اولین اشتباهم بود. این کار فقط استرس و سطح توقعات من را زیاد کرد.
۲.برای دوستان و نزدیکان خود سخنرانی کنید.
با انجام این روش با یک تیر دو نشان می زنید. هم مطالب را برای کسی بازگو کرده و لحن و کلمات را افسار می زنید و ترس از عموم را از بین می برید هم آنها به شما نشان می دهند کدام قسمت نیاز به پیشرفت دارد. صحبت کردن تحت عنوان سخنرانی فقط یک کار سنگین نیست بلکه از بزرگترین ترس های بشر است. اگر از قبل آماده سازی کنید و آگاهی خود را بالا ببرید می توانید به ترس ها غلبه کنید و مهارت ارائه مطلب را کسب کنید.
همانطور که مشاهده کردید کار سخت، برای همه سخت است! پروانه هم برای پروانه شدن پیله اش را دریده است. بیش از هر چیزی آگاهی خود را در مورد مطلبی که می خواهید ارائه دهید زیاد کنید. به یک منبع یا کتاب اکتفا نکنید بلکه باید مثل تفریح به موضوع مطلب نگاه کنید . وقتی سوار اتوبوس یا مترو هستید موضوع ارائه خود را گوگل کنید و سایت های مختلف را جستجو کنید تا چیزی ورای چارچوب کلی ارائه خود در یابید. و بر عکس لازم نیست مدام در مورد تن صدا و حرکات سخنرانان حرفه ای جستجو کنید. یکبار نگاه کردن به آن ها برای اینکه بتوانید آنان را تحسین کنید کافیست. سعی کنید سوال هایی که ممکن است مخاطبان بپرسند را حدس بزنید. پیش دستی کنید و دایره اطلاعات خود را افزایش دهید. دانش بیش از هر چیز دیگری اعتماد به نفس شما را بالا می برد. مطمئن شوید وقتی روی صحنه رفتید از تمام حضار بیشتر در مورد موضوع مقاله اطلاعات دارید.
حاضر جواب باشید!
به اهمیت آگاهی شما جهت ارائه مطلب اشاره کردیم. حالا می خواهیم سوار ماشین زمان شویم و دوری پیرامون صحنه ای که قرار است روی آن بایستید و مهارت ارائه خود را نشان دهید بزنیم. شما رو به روی جمع کثیری ایستاده اید به ردیف های عقب که نگاه می کنید چند نفر را میبینید که خسته روی صندلی های خود لم داده اند و از چهره هایشان مشخص است هیچ تمایلی ندارد یک کلمه هم گوش دهند اگر می توانستند یک هدفون در گوش خود می گذاشتند تا میزان تمایل به ترک کردن محل را به شما نشان دهند. در عوض گروهی که صندلی های پنج ردیف اول را اشغال کرده اند کنجکاوانه نگاه هایی منتظر شما را به چالش می کشند. ردیف های وسطی نیز افرادی هستند که ممتنع هستند اگر مطلب جالب بود گوش می دهند اگر نبود شاید لازم باشد سرکی به گوشی موبایل خود بزنند و خودشان را سرگرم کنند.
وظیفه شما در این لحظه چیست؟ خود را نجات دهید! بله این همان کاریست که باید انجام بدهید اما نجات شما در فرار کردن نیست بلکه در حمله کردن است. به ذهن های خاموش و نیمه خاموش آنها حمله کنید. کاری کنید که از امروز به بعد هر زمان شما را سر صحنه ای دیدند حتی اگر می خواستند گذار از آنجا عبور کنند بایستند این فرصت را مغتنم بشمارند. شما بازیگر یک فیلم پرفروشید. شما نویسنده برنده بهترین فیلمنامه اید. شما خود فیلم هستید ! شما کارگردان هستید. یک صحنه تک پرسوناژی که فقط برای شما آماده شده است. تا به حال چند بار این همه آدم منتظر بودند تا شما داستان خود را برای آنها تعریف کنید؟ مهارت ارائه شما باید برای اولین برای روی صحنه متولد شود. پس منتظر اتفاقات غیر مترقبه باشید. حاضر جواب باشید! شما در مورد ی موضوع بیشتر از همه افراد این جمع اطلاعات دارید و قرار است جواب سوال های ذهنی آنها را بدهید
ورود به متن، راهی برای ورود به سرزمین عجایب!
شاید فکر کرده باشید که ورود به متن اگر زیاد پر هیجان باشد پس سطح توقعات بالا می رود و دیگر نمی توانید مطلب را جمع کنید! اما باید یادتان باشید شروع هیجان انگیز و چه بسا چالش برانگیز یک متن مهارت ارائه مطلب است و ادامه دادن مطلب مهارتی به دنباله ی آن پس باید یک به یک آنها را به دست بیاورید. شاید لازم باشد افرادی که روی ردیف آخر صندلی ها دراز کشیده اند بیدار کنید! لازم است نگاه چالش برانگیز افرادی که در ردیف های اول نشسته اند را بی جواب نگذارید و جمع ممتنع وسط را به گروه چالش برانگیز اضافه کنید.
این قدرت شما روی صحنه است. در حال حاضر قدرت مطلق این اجتماع دست شماست پس مثل یک پادشاه از حوزه محافظتی خود دفاع کنید. می توانید با یک سوال مهارت ارائه خود را نشان دهید. یک سوال مهم بپرسید. هدف اولیه یا حتی هدف کلی ارائه را می توانید در قالب یک سوال مطرح کنید. جوری این سوال را مطرح کنید که حضار فکر کنند چرا تا به حال به همچین مسئله مهمی فکر نکرده بودیم؟ عجیب است! چراغ های ذهنشان را روشن کنید. حتی می توانید یک راه حل برای یک مشکل بزرگ ارائه دهید. به مثال های زیر توجه کنید.
- آیا می دانستید اگر قطع کردن درختان از جنگل مازندران همینطور ادامه پیدا کند تا ۳۰ سال دیگر ایران به یک بیابان تبدیل خواهد شد؟
- تا به حال فکر کرده اید که چرا سد سازی در ایران باید متوقف شود؟
- به نظرتان چند مافیای زیرزمینی از افزایش سرطان سود می برند؟
- مدرک گرایی در ایران روندی طبیعی نسبت به بقیه کشور های جهان دارد؟
بله ! سوال های شما باید جوری باشند که خواب از سر مخاطبین بپرد. حالا شاید دلشان بخواهد بقیه سمینار را هم گوش کنند. اولین مهارت ارائه خود را با موفقیت به پایان رساندید. حالا شاید لازم باشد از افراد حاضر در جمع کمک بگیرید آیا آنها جوابی برای سوال های شما دارند؟ اجازه بدهید پاسخ دهند. جمع را درگیر کنید. در آخر لبخندی به لب بیاورید. اجازه دهید متوجه شوند چقدر به خود مسلط هستید و برای این سوال مهم چه جواب هایی می توانید ارائه دهید.
علم را به میدان بیاورید
حتی اگر می خواهید در مورد یک موضوع تخیلی ارائه دهید کماکان بهتر است بعضی از ابعاد نوشته خود را به علم روز مجهز کنید. باور به اینکه این نوشته تخیلی می تواند به واقعیت بپیوندد برای حضار جذاب خواهد بود. اما اگر نوشته و ارائه شما جزئی از یک واقعیت یا مشکل اجتماعی است با درصد ها هم می توانید شروع کنید. به طور مثال: ۶۰ درصد مردان بالای سن ۴۰ سال با مشکل پروستات دست و پنجه نرم می کنند پس …..
چند دست آورد علمی را بعد از سوالی که اول متن مهارت ارائه خود را با آن نشان دادید مطرح کنید. بگذارید مطمئن شوند سوال شما علاوه برای هیجان انگیز بودن جدی نیز هست! حالا می توانید مطمئن باشید علاوه بر علاقه در گوش دادن صحبت های شما جدیت نیز خرج می کنند. باید اجازه دهید حضار در مورد پاسخ و توضیحات شما سوال بپرسند. نگران جزئیات نباشید . چرا که با مطرح کردن سوال ذهن آنها را به سمتی جهت داده اید که خودتان می خواهید حالا نیز سوال های آنها مطابق با چیزهایی خواهد بود که برای بدست آوردنشان ساعت ها زحمت کشیده اید و این ارائه را آماده کرده اید.
بهتر است شوخ طبعی خود را از دست ندهید و کمی مزاح کنید تا جو سمینار شما خیلی خشک نشود. حواستان باشد از شوخی هایی استفاده کنید که کسی را نیازارد. زمان آن رسیده مهارت ارائه مطلب خود را در بخش دوم ارائه نشان دهید. نظم شما در ارائه مطالب میزان تسلط شما به موضوع را نشان می دهد. پس طبق قاعده ای که چیده اید ارائه را ادامه دهید. ذهن مخاطب را به هم نریزید. هرجایی که حضار فراموش کنند به دلیل دارند ارائه شما را گوش می دهند ، نشانه شکست در روند ارائه است. نقاط اوج را جوری ترتیب دهید که طبق آن بتوان کل ارائه را خلاصه بندی کرد.
یک پایان قوی هر چند تلخ، بهتر از تلخی بی پایان است.
شاید مهارت ارائه خود را در تمام کردن ارائه به خوبی و شادکامی بدانید. در این شرایط می توانید مطمئن باشید حضار برای شما دست می زنند. اما فراموش نکنید پایان تلخ و پایان باز را هم می توانید انتخاب کنید. ممکن است در مورد مسئله ای ارائه بدهید که یک کشف و دست آورد علمی است که هنوز علم پاسخ قطعی برای آن پیدا نکرده. شاید می خواهید یک مشکل اجتماعی را مطرح کنید که پایان ارائه مربوط به میزان تخریب گر بودن آن مسئله بر روی جامعه است. پس نترسید اگر حضار در آخر ارائه بلافاصله برای شما دست نزنند. می توانید آنها را مبهوت کنید. به گونه ای که چند ثانیه تنها به پایان ارائه شما فکر کنند. مهم این است که بهترین نتیجه گیری را کنید و اجازه بدهید آنها نیز به نتیجه فکر کنند. یا نتیجه شما حضار را قانع می کند یا اینکه دنبال پایانی بهتر می گردند. در هر دو صورت به بهترین شکل ممکن مهارت ارائه مطلب خود را نشان داده اید.
لطفا اینستاگرام ما را دنبال کنید
دیدگاهتان را بنویسید