قضاوت زودهنگام
چند روز پیش متنی از یک نویسنده به نام استفان کاوی خواندم که برایم جالب بود گفتم شاید برای شما هم جالب باشد.
(صبح یک روز تعطیل سوار اتوبوس شدم .تقریبا یک سوم اتوبوس پرشده بود.بیشتر مردم آرام نشسته بودند ویا سرشان به چیزی گرم بود ودر مجموع فضایی سرشار از آرامش برقرار بود تا اینکه مرد میانسالی با بچه هایش سوار اتوبوس شدو بلافاصله فضای اتوبوس تغییر کرد.بچه هایش دادوبیداد راه انداختند ومدام به طرف همدیگر چیز پرتاب میکردند.یکی از بچه ها باصدای بلند گریه می کرد ویکی دیگر روزنامه را ازدست این و آن می کشید و خلاصه اعصاب همه مان در اتوبوس خرد شده بود اما پدر آن بچه ها که دقیقادر صندلی جلویی من نشسته بود اصلا به روی خودش نمی آورد وغرق در افکارش بود .بالاخره صبرم لبریز شدو زبان به اعتراض باز کردم که:آقای محترم ! بچه هایتان واقعا دارند همه را آزار میدهند .شما نمی خواهید جلویشان را بگیرید.مرد که انگار تازه متوجه شده بود چه اتفاقی دارد می افتد،کمی خودش را روی صندلی جابه جا کردو گفت :بله حق باشماست! واقعا متاسفم.راستش ماداریم از بیمارستانی برمی گردیم که همسرم،مادر همین بچه ها یک ساعت پیش در آنجا ازدنیا رفت.من ؛واقعا گیجم و نمیدانم باید به این بچه ها چه بگویم؛نمی دانم که خودم باید چه کنم وبغضش ترکیدو اشکش سرازیرشد.
بلافاصله نگرشم عوض شد و دلسوزانه به آن مرد گفتم:واقعا من راببخشید.نمی دانستم.آیا کمکی از دست من ساخته است ؟
اگر چه تاهمین چند لحظه پیش ناراحت بودم که این مرد چطور می تواند تا این لحظه بی ملاحظه باشد، اماناگهان با تغییر نگرشم همه چیز عوض شد واز صمیم قلب می خواستم که هرکمکی از دستم ساخته است انجام بدهم .)
قضاوت زودهنگام معمولا با اشتباه صورت می گیرد و باعث پشیمانی می شود؛زیرا وقتی می خواهید به سرعت نتیجه گیری کنید،مغز شما نمی تواند تمام ابعاد مساله را تحلیل وبررسی نماید و دچار خطا خواهید شد .
دیدگاهتان را بنویسید