صحبت کردن راحت ترین و سخت ترین کار دنیا
مراسم معرفی
در ابتدا در رابطه با معرفی یک چیزی بگویم. معرفیهایتان بد نبود ولی یک سیستم معرفی خیلی کارآمد داریم از این به بعد روی آن فکر کنید. ما در مورد خودمان بیوگرافی کارمان زیاد فکر نمیکنیم. یعنی نمیتوانیم فکر کنیم که اگر کسی از من بپرسد چه کارهام چه بگویم تا جذبش کنم. بگویند درباره خانواده، زندگیت یا شجره نامهات صحبت کن، میگوییم پدربزرگم این بوده، مادربزرگم این بوده ولی بیوگرافی کارمان را نمیدانیم چگونه بیان کنیم. جلوتر یک راه است که میگویم چه کار کنید. فقط این را به خاطر داشته باشید که زمان معرفی خودتان هم باید مقداری هیجان و شاخ و برگ بدهید و راحت از آن نگذرید. از این راه نان در میآوریم و همهی زندگیمان به کارمان بستگی دارد.
هیچ وقت خودزنی نکنید
یک مطلب خیلی مهم بگویم، اولا اینکه ببخشید امروز زیپ من خراب است، الان همه نگاهها میرود به کجا؟ به زیپ من. یک کاری را نباید انجام دهید، آن هم اینکه هیچ وقت خودزنی نکنید. الان میخواهید سخنرانی کنید، مثل این است که من بگویم زیپ من خراب است، همه از این به بعد حواسشان به زیپ من میرود. کسی میگوید ببخشید من امروز آمادگی نداشتم و عجلهای آمدم، تمرین نداشتم یا حالم خوب نبود، هیچ وقت این کار را نکنید. با این کار توجه همه را جلب میکنید که دارید بد اجرا میکنید. این را به عنوان اولین نکته به خاطر داشته باشید که هیچ وقت این کار را انجام ندهید.
یادداشت کنید
این نکات را یادداشت کنید یک همایش بود، آقای تونی بوزان نفر اول نقشه ذهنی حافظه دنیا است چند وقت قبل هم در ایران همایش داشت، یک نفر دیگر هم که نفر اول حفظیات دنیا است بود، مثلا پانصد رقم اعشار را حفظ میکند، کتاب را اگر یک بار نگاه کند برایتان میخواند، ایشان در این همایش آمده بود و داشت یادداشت میکرد. این را آقای سعید محمدی که کار تقویت حافظه در ایران را انجام میدهد تعریف میکرد. به ایشان گفتند شما هم یادداشت میکنید؟ گفت من آنقدر احمق نیستم که به حافظهام اعتماد کنم. نفر اول حافظه دنیا این را میگوید ما که دیگر جای خود داریم. میگویند اگر مطلب را بنویسید، مطالعه کنید و دور بیندازید ۸۰ درصد بیشتر در یادتان میماند. کار عملی زیاد داریم من فقط نمیگویم نوشتنی است ولی حتما اینها را بنویسید تا ملکه ذهنتان شود.
راحتترین یا سختترین؟
راحتترین کار دنیا چیست؟ راحتترین کار دنیا حرف زدن است. همهی ما میتوانیم حرف بزنیم، کسی هست که نتواند حرف بزند؟ سختترین کار دنیا چیست؟ باز هم حرف زدن! یعنی تمام مهارتهای ما حول و حوش حرف زدن میگردد. یعنی کسانی که موفق هستند خوب حرف میزنند و همین کار راحت را خوب انجام میدهند. حالا ما میخواهیم ببینیم چه چیزی باعث میشود که کار به این آسانی سخت شود و چه چیزی باعث میشود که این کار سخت آسان شود. امروز تصمیم بر این است که این کار سخت را آسان کنیم. مهمترین مشکلی که در سخنرانی است چیست؟ ما تمرکزمان بر سخنرانی است، حد اعلای صحبت کردن سخنرانی است. یعنی صحبت کردن را همه میتوانند انجام دهند.
صحبت رانی
یک محصول جدیدی دارم درست میکنم انشالله هفته بعد به صورت تصویری میآید به نام “صحبترانی” یعنی تلفیقی از صحبت کردن و سخنرانی. یک زمان سخنرانی جزو هنرهای هفتگانه بوده و اولین هنر هفتگانه سخنرانی بود. الان جزو ادبیات شده است، ولی آنقدر مهم بوده است که جزو هنرهای هفتگانه بوده است. واقعاً هم سخنرانی هنر است. مهمترین مطلبی که در سخنرانی داریم استرس و ترس است. پشت همهی چیزهایی که باعث میشود مطلبی یادمان رود و نتوانیم درست حرف بزنیم و ارتباط برقرار کنیم و اگر این استرس و ترس را مدیریت کنیم خیلی از این اتفاقات نمیافتد و مسلط میشویم. مثل رانندگی، اولش ترس باعث میشود که هر کسی ببینند میفهمد که تازه راننده شدهایم، چرا؟ چون ترس داریم. ولی ترسمان که بریزد کمکم مسلط میشویم.
یک لحظه از سر جایتان بلند شوید. دستهایتان را به کمرتان بگذارید و کمی چپ و راست شوید. چپ… راست… چند حرکت کششی به خودتان بدهید. خودتان را تشویق کنید. این نشاط خیلی مهم است، اینکه وقت گذاشتید و امروز آمدید. خیلی به شما تبریک میگویم. همین که متوجه شدید چقدر این مطلب مهم است بسیار مهم است. الان میتوانستید هرجایی که بخواهید باشید، میتوانستید خوابیده باشید.
برای صحبت هایتان هدفی دارید؟
آقای بیل گیتس یک حرف خیلی جالبی زدند. میگوید اگر صبح وقتی از تخت بلند میشوید نمیدانید که قرار است چه کاری انجام دهید و هیچ برنامه و هدفی ندارید، بهتر است که برگردید به تختتان و بخوابید. چرا بهتر است که برگردید و بخوابید؟ اگر هدفی ندارید حداقل هزینه هم نداشته باشید و از منابع و انرژی استفاده نکنید و در خواب انرژی را ذخیره کنید تا چیزی به ذهن بیاید.
خیلی از ماها همینطور هستیم. صبح که از خواب بلند میشویم بلند شدهایم که بلند شده باشیم حالا ببینیم برنامه چیست و چه میشود. به خاطر همین این نشاط خیلی مهم است و من به شما تبریک میگویم. خیلیها این کار را نمیکنند.
آموزش در این موضوع چه جایگاهی دارد
میدانید که ۲ درصد از جامعه بیشتر دنبال آموزش نیستند، تازه آموزش های آکادمیک به کنار، غیر از آن که اصلا به دنبال بقیهی آموزشها نیستند. تفاوت افراد هم در دنیا میدانید که خیلی از جاها این درصد و آمار هست. ۹۸ درصد برای آن دو درصد دیگر کار میکنند.
۹۸ درصد دنبال آموزش نیستند و ۲ درصد هستند. اینها خیلی مهم است و به شما قول میدهم که امروز اگر با نشاط باشید و توجه کنید و کارهایی که ما میگوییم را انجام دهید، واقعا فردایتان با امروز متفاوت میباشد. یک جور دیگر نگاه کنید، حداقل کاری که میکنیم این است که نگرش شما را به صحبت کردن و سخنرانی عوض کنیم و هر وقت که میخواهید صحبت کنید و سخنرانی کنید یک چیزی را پس زمینهی ذهنتان کنید که حداقل کنترل کند به سمت اینکه رو به بهبودی برود. آمدیم که در رابطه با راحتترین و سختترین کار دنیا صحبت کنیم.
ترس از صحبت در جمع
درباره انواع فوبیا حتماً شنیدهاید یک فوبیایی وجود دارد به نام گلاسو فوبیا، ترس از صحبت در جمع. چند آمار در جلسات قبلی که دوستان بودند دادهاند حدود ۹۰ درصد مردم دنیا از سخنرانی در جمع میترسند و ۵۵ درصد افراد دنیا گفتهاند سخنرانی در جمع حتی از مرگ هم بدتر است، چرا؟ چون می گویند وقتی که بمیری همه چیز تمام میشود، نیستی تا ببینی مردم پوزخند بزنند و یا نگاههایی میکنند تا بعد خجالت بکشید.
در آمریکا با همه شدید ۴/۲۸ درصد از جمعیت بزرگسالان گفتهاند که سخنرانی حتی از زامبی هم بدتر است. ببینید که چقدر برایشان وحشتناک بوده است. ۷۶ درصد از سخنوران بزرگ قبل از رفتن به جایگاه سخنرانی دچار ترس و هیجان میشوند، یعنی این یک چیز عمومی است. حالا میگویم که درست باشد و یا درست نیست باشد، پس بحث ما در رابطه با فوبیای صحبت در جمع است. هر کسی هم اندازهای دارد، در یکی کم است و در یکی زیاد. یک نفر نمیتواند در جمع دو یا سه نفره حرف بزند، یکی نمی تواند در جمع ۵۰ نفر حرف بزنند یکی نمیتواند در سالن همایش سخنرانی کند.
عدهای هم هستند که با خودشان هم نیتوانند حرف بزنند
من یکسری مشاورههای خصوصی دارم که واقعاً فرد با خودش هم میترسد حرف بزند. مثلا از او میپرسم با خودت جلوی آیینه میتوانی حرف بزنی؟ میگوید میترسم. اصلا از خودشان نمیتوانند فیلم بگیرند و بعضیها هم مثل خودم یک جاهایی برای صحبت کردن استرس دارم. میدانند من این کار را میکنم مثلا در ساختمان جمع میشوند و سر ۶ ماه مالکها صحبت میکنند و میخواهند شارژ را دو تومان گران کنند همه به صورت دایرهای جمع میشوند، یک دفعه یک نفر میگویند آقای انصاری بفرمایید من استرس میگیرم و نمیدانم که چه بگویم. میگویم اضافه کن دیگر من چه بگویم! آنجا جایی است که من استرس میگیرم.
هر کسی یک جایی استرس میگیرد. داشتن این استرس با ترس فرق میکند و تفاوتش را به شما میگویم. دیدیم که همهی ما در ترس از سخنرانی و صحبت کردن تنها نیستیم و گفتم دلیل اینکه ترس از سخنرانی را صحبت کنیم شما اگر بتوانید این ترس را کنترل کنید، خیلی به سخنرانی مسلط میشوید، مطلب یادتان نمیرود با مخاطب ارتباط برقرار میکنید راحت میشوید و خیلی کمکتان میکند.
استرس در جمع
یکسری مشاورههای خصوصی دارم که واقعاً فرد با خودش هم میترسد حرف بزند. مثلا از او میپرسم با خودت جلوی آیینه میتوانی حرف بزنی؟ میگوید میترسم. اصلا از خودشان نمیتوانند فیلم بگیرند و بعضیها هم مثل خودم یک جاهایی برای صحبت کردن استرس دارم. میدانند من این کار را میکنم مثلا در ساختمان جمع میشوند و سر ۶ ماه مالکها صحبت میکنند و میخواهند شارژ را دو تومان گران کنند همه به صورت دایرهای جمع میشوند، یک دفعه یک نفر میگویند آقای انصاری بفرمایید من استرس میگیرم و نمیدانم که چه بگویم. میگویم اضافه کن دیگر من چه بگویم! آنجا جایی است که من استرس میگیرم.
هر کسی یک جایی استرس میگیرد. داشتن این استرس با ترس فرق میکند و تفاوتش را به شما میگویم. دیدیم که همهی ما در ترس از سخنرانی و صحبت کردن تنها نیستیم و گفتم دلیل اینکه ترس از سخنرانی را صحبت کنیم شما اگر بتوانید این ترس را کنترل کنید، خیلی به سخنرانی مسلط میشوید، مطلب یادتان نمیرود با مخاطب ارتباط برقرار میکنید راحت میشوید و خیلی کمکتان میکند.
سخنرانان بزرگ چه میگویند؟
ببینیم که چند نفر از آدمهای بزرگ در رابطه با سخنرانی چه میگویند آقای مارک تواین میگوید دو نوع سخنران وجود دارد، آنهایی که میترسند و آنهایی که دروغ میگویند. یعنی چه؟ یعنی همه میترسند. ایشان یک سخنران خیلی بزرگ بود. یا اینکه ریچارد برانسون که چهارمین فرد ثروتمند دنیاست گفته من از سخنرانی در جمع متنفر بودم در همان زمان هم سخنرانی میکرده یعنی آنقدر استرس میگرفته. وارن بافت دومین نفر پولدار دنیا میگوید پیش از سخنرانی دچار تهوع میشده است.
الان وضع ما از اینها بهتر است یا بدتر؟ پس این یک چیز طبیعی است. در رابطه با اینکه سخنرانهای معروف دنیا چه میگویند آیا باید بترسیم یا نباید بترسیم؟ هم باید بترسیم و هم نباید بترسیم چون شما اگر نمیترسیدید اقدام نمیکردید که به اینجا بیاید. مثلاً علامت شنا ممنوع، باید از شنا کردن در برخی جاها بترسیم چون یا خودمان آمادگی نداریم یا بقیه آمادگی ندارند. در دریا شنا نکنید چون دریا آمادگیش را ندارد، در چهار متری نپر! اگر مربی نباشد و غریق نجات هم نباشد خدا تو را بیامرزد! نترسیدن هم خیلی خوب نیست، اتفاقاً ترس اگر باعث شود که ما مهارت یاد بگیریم خیلی هم خوب است. همین کاری که شما میکنید.
وجود ترس
بعضیها نمیترسند تا آخر عمر هم مسلط به سخنرانی نمیشوند فقط همین طور حرف میزنند، بعدا پایهی مذاکره، متقاعد سازی و پایهی همه چیز صحبت کردن است. این را یاد نمیگیرند و تا آخر خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج. پس خوب است که ما یک جاهایی بترسیم چون اگر قرار باشد نترسیم مهارتهایی را یاد نمیگیریم و خراب میکنیم. قرار است با شما مصاحبه کنند، از شما میپرسند که از این کارگاه راضی بودید یا خیر؟ شما میگویید بله و بعد علت رضایتتان و آنچه در ذهنتان است را بگویید. میخواهم بدانم شما چه میخواستید.
بعضیها نمیترسند تا آخر عمر هم مسلط به سخنرانی نمیشوند فقط همین طور حرف میزنند، بعدا پایهی مذاکره، متقاعد سازی و پایهی همه چیز صحبت کردن است. این را یاد نمیگیرند و تا آخر خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج. پس خوب است که ما یک جاهایی بترسیم چون اگر قرار باشد نترسیم مهارتهایی را یاد نمیگیریم و خراب میکنیم. قرار است با شما مصاحبه کنند، از شما میپرسند که از این کارگاه راضی بودید یا خیر؟ شما میگویید بله و بعد علت رضایتتان و آنچه در ذهنتان است را بگویید. میخواهم بدانم شما چه میخواستید.
* سلام. برای چه چیزی امروز تشریف آوردید؟
– من عضو کارگاه … (۱۷:۲۰) هستم ایمیلی دریافت کردم گفتم بیایم و موضوعات جدیدی را یاد بگیرم و تجربه جدیدی کسب کنم.
* از این کارگاه راضی بودید؟
– بله راضی کننده بود. یکی از مواردی هم که میتوان گفت رضایت بخش بود شهریهی پایین آن بود.
* باز هم شرکت میکنید؟
– حتما.
یک فرصت متفاوت
فکر کنید همین الان از بزرگترین خبرگزاریهای دنیا آمدند و گفتند ما این فرصت را در هر صد سال فقط به یک نفر میدهیم، شما یک دقیقه وقت دارید خودتان و کارتان را معرفی کنید کل دنیا هم شما را میبینند. برای این نوع صحبت کردن آمادگی دارید؟ هیچ کداممان آمادگی نداریم. یک کار به این مهمی که هر لحظه ممکن است با ما مصاحبه کنند و فرصتی را به ما بدهند. همیشه باید برای معرفی خودمان آمادگی داشته باشیم، وقتی آمادگی نداریم اتفاق میافتد، استرس میگیریم و دستپاچه میشویم.
مصاحبه نفر دوم
* سلام خودتان را معرفی کنید.
– حسینی هستم.
* به چه دلیل در این کارگاه شرکت کردید؟
– به این دلیل که بر ترسم غلبه کنم. خیلی خوب بود برای اینکه توانستم به ترسم غلبه کنم.
تمرین کردن
یک نکتهی مهم اولین چیزی که یاد گرفتید این است که با خودتان تمرین کنید که بتوانید در عرض یکی دو دقیقه خودتان و کارتان را معرفی کنید. به یاد داشته باشید که دو چیز را برای خودتان چک کنید آمدید اینجا تا چه اتفاقی بیافتد؟ به این فکر کنید. بعضی وقتها یک چیزی در ذهن ما وجود دارد، میرویم و نمیدانیم که آخرش آن چیزی که میخواستیم اتفاق افتاد یا خیر و اگر ندانیم که هدفمان کجاست از کجا بتوانیم اندازه بگیرم که به آن هدف رسیدم یا خیر. کشتی که مسیر ندارد به هر طرف که برود درست است.
وقتی من نمیدانم برای چه چیزی به اینجا آمدهام، آخرش میگویم چه شد؟ ولی میگوییم آن چیزی که میخواستیم شد. الان فکر کنید که آخر این جلسه میخواهید چه اتفاقی بیافتد؟ یک چیزی داریم به اسم تونل وحشت سخنرانی. پایه و اساس تونل وحشت چیست و چرا ما میترسیم؟ به این علت است که نمیدانیم قرار است چه اتفاقی در چند ثانیه پیش رویمان برای ما میافتد و ما میترسیم. میگوییم تاریک است.
پایه ترس چیست؟
جهل و ندانستن پایههای ترس است. خیلی از علتهای ترس از سخنرانی و صحبتهای ما این است که ما نمیدانیم چه اتفاقی قرار است برای ما بیافتد. فکر میکنیم الان در چند ثانیهی آینده یک عده میخواهند به من بخند حتما تپوق میزنم، حتما من را قضاوت میکنند و مادام شروع به ترسیدن میکند. حال اگر چراغ روشن شود باز هم میترسیم؟ حتی اگر چراغ هم روشن نشود یکی به ما بگوید اول یک بوق میزنند، بعد یک چیزی میآید میپرد بعد یک نور قرمز میآید باز ترسمان کمتر میشود چون میدانیم قرار است چه اتفاقی بیافتاد. مثل وقتی که کسی فیلم را برایمان تعریف میکند و ما فکر میکنیم با تعریف آن فیلم بی مزه میشود. سخنرانی را یکبار برای خودتان تعریف کنید، ترسش بی مزه میشود باید بلد باشیم یک بار مسیر سخنرانی را با خودمان مرور کنیم.
* مواد غذایی وجود دارد تا کمک کند استرس سخنرانی خنثی شود؟
– ترس از صحبت و سخنرانی آیا با مواد غذایی قابل حل است؟ پاسخ این است:مواد غذایی خیر. فقط میگویند که قند نیفتد. مثلاً خوردن خرما قبل از سخنرانی بد نیست. گلیسمیک ایندکسش باید بالا باشد، مثل قندی که در سیب و در خرما است آرام قند را بالا میآورد و پایین میبرد.ولی قندهای مصنوعی و شیرینی یک دفعه آدم را بالا میبرند و سریع تخلیه میکند. مواد قندی قبل از آن کمک میکند، ولی این سیستمی که من میگویم از این اتفاقها نمیافتد و اگر بیافتد کنترل میشود. الان شما نمیتوانید با حبس کردن نفستان خفه شوید چون سیستم ایمنی بدن اجازه نمیدهد که شما این کار را بکنید. سیستم ایمنی بدن اجازه نمیدهد شما نترسید.
استرس انرژی زا است
تشخیص سیستم ایمنی بدن این است که اتفاقی قرار است بیافتد و بد است، دارد انرژی جمع میکند. ما دوتا کار انجام میدهیم، اول اینکه میگوییم آنقدر که فکر میکنید بد نیست . و قرار نیست اتفاقی بیافتد و دوم اینکه مدیریتش کنید. در همین سایت تد یک ویدیوی بسیار پر بازدید است که یک خانوم میآیند و میگوید من ۲۰ سال است که بر روی استرس کار میکنم و تا الان به همهی بیماران گفتیم که استرس بد است. امروز نتیجه تحقیقات من این است که اشتباه میکردیم و استرس خیلی هم برای بدن خوب است و اصلا استرس باید باشد، استرس به شما انرژی میدهد فقط دید شما به استرس مهم است.
هر کسی که فکر میکند استرس به ضررش است، به ضررش میشود و هر کس که احساس کند خوب است برایش خوب است. این دیدگاه شما است چون استرس باعث میشود. که شما انرژی داشته باشید. یک سخنران استرس بگیرد و ترس داشته باشد انرژیش زیاد شود در موقع صحبت کردنش، اجرا کند و بتواند کنترلش کند جلوتر به شما میگویم که چه میشود. قلب همه ما اینگونه میشود؛ بدن احساس میکند یک شرایط جدید و یک محیط جدید است و خودش را برای شرایط جدید آماده میکند.
* قرص پروپرانول ۱۰ برای استرس در صحبت کردن
- آیا واقعا قرص پروپرانول ۱۰ برای کنترل استرس خوب است؟ پاسخ بنده این است:اصلا نخورید. شما دارید خودتان را وابسته میکنید، از چاله به چاه نیفتید. سخنرانهای دنیا کدامشان قرص میخورند که شما میخواهید بخورید؟ قرار است مدیریت کنیم، با دارو هیچ وقت این کار را انجام نمیدهیم. الان اینجا دوست عزیزم آقای قاضی مرادی مشاوره ترک سیگار میدهند، کاملا آموزشی. ما بیش از ۲۸۰ نفر را فقط با آموزش ترک دادیم. برای من خیلی جالب بود و من باورم نمیشد. چسب، میخ، طب سوزنی، یکی میگفت رفتم ماساژ ترک سیگار. گفتم ترک سیگار مگر ماساژ دارد؟ ولی ما با آموزش اصلاً نیازی به قرص ندارد، حتی کسانی که میگفتند اگر من نکشم جانم گردن شماست ولی واقعا افرادی توانستند این کار را انجام دهند. اصلا من توصیه نمیکنم که قرص استفاده کنید چون دلیلی ندارد و اگر میخواستید قرصی کار کنیم اینجا چه کار میکنید؟اصلا نیازی به این مقاله در مورد صحبت کردن نداشتید. بحثم که الان تمام شد متوجه میشوید امیدوارم بتوانم منتقل کنم که واقعا نترسید. وقتی کاملا صفر تا صدش را توضیح دهم. متوجه میشوید چه اتفاقی میافتد. یکجا در مغزمان باید جلویش را بگیریم، یک سیکلی دارد اتفاق میافتد و ما میترسیم. یک جا یک دانه از این دومینوها را برمیداریم و کنار میگذاریم و دیگر آن اتفاق نمیافتد. این هم از قلب که مغز به او دستور میدهد تا این کارها را انجام دهد.
دیدگاهتان را بنویسید