تئوری انتخاب
چه فکر می کنی ؟
که بادبان شکسته زورق به گل نشسته ایست زندگی؟
که این خراب ریخته
که رنگ عافیت از او گریخت
به بن رسیده
راه بسته ایست زندگی
چه فکر می کنی؟
جهان چون آبگینه ای است که سرو راست هم در او شکسته می نمایدت
چنان نشسته کوه در کمین درههای این غروب تنگ
که راه بسته می نمایدت
زمان بیکرانه را تو با شمار گام عمر ما مسنج
به پای او دمیست، این درنگ درد و رنج
بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ می نهد
رونده باش
امید هیچ معجزی ز مرده نیست
زنده باش
(هوشنگ ابتهاج)
کتاب تئوری انتخاب در واقع مانیفست رویکرد روانشناسی مثبت گرا یا تئوری انتخاب و واقعیت درمانی در گستره روانپزشکی-روانشناسی و علوم رفتاری است.
دکتر گلاسر در سال ۱۹۶۵ نظریه جدیدی در خصوص آسیب شناسی روانی اختلالات رفتاری و روانی و روش درمان آن ارائه نمود و آن را واقعیت درمانی نامید.
در این کتاب گلاسر متهورانه در برابر رویکرد مسلط سنتی روان تحلیل گری موضعگیری کرده و ادعا می کند زیرساختهای اصلی اختلالات روانشناختی و نشانه های مرضی بیماران، تجربه های گذشته یا سرکوب ها و خاطرات واپس رانده شده به حوزه ناخودآگاه فرد که مسئولیت گریزی و نادیده انگاری واقعیت است.
گلاسر راه درمان بیماران و کاهش رنج های روانی اعم از کلیه اختلالات روان آزردگی یا نوروزها و اختلالات روان پریشی یا سایکوز ها را ترکیب متعادل و شفقت و مهربانی و آموزش انضباط برای دعوت کردن فرد روان رنجور به مسئولیت پذیری بیشتر برای ارضاء نیازهای خود و رویارویی با واقعیت های زندگی به جای فرار از آنها یا انکار واقعیت یا دلیل تراشی و توجیه و قربانی و ناتوان پنداشتن خود می داند.
گلاسر پس از انتشار کتاب واقعیت درمانی و استقبال خوب متخصصان گلاسر برای نهادینه کردن آموزش های خود حفظ استاندارد آن کسب اطمینان از صحت و اعتبار آموزش فنون و مهارتهای واقعیت درمانی موسسه ای تاسیس نمود.
او از سال۱۹۶۵ به طور مرتب همانند دیگر نظریه پردازان،نظریه واقعیت درمانی را در حوزههای مختلف آزمود که به بست واقعیت درمانی منتهی شد.
او سپس در سال ۱۹۹۴ تئوری انتخاب را به عنوان تئوری پشتیبان رویکرد واقعیت درمانی ارائه کرد.به طور کلی تئوری انتخاب توضیح میدهد که افراد چرا و چگونه رفتار می کنند.
تئوری انتخاب شیوه کارکرد مغز آدمی را برای صدور رفتار تبیین میکند که معتقد است هر آنچه از ما سر می زند یک رفتار است؛ غذا خوردن یک رفتار است دعوا کردن یک رفتار است دیر سر قرار رفتن یک رفتار است خشمگین شدن یک رفتار است غمگین و افسرده شدن یک رفتار است نگران و مضطرب شدن یک رفتار است هزیان یک بیمار سایکوز نیز یک رفتار است و همه رفتارها از درون ما برانگیخته میشوند و معطوف به هدفی هستند.
هدف هر رفتار ارضاء یکی از پنج نیاز اساسی ماست.
این نیازها عبارتند از:
عشق و احساس تعلق
نیاز به قدرت
نیاز به تفریح
نیاز به آزادی
و نیاز به بقا و زنده ماندن
(ترجمه کتاب از دکتر علی صاحبی
انتشارات سایه سخن)
دیدگاهتان را بنویسید